وقتی از توسعه صحبت میشود انسان و جامعه و محیط زیست مطرح می گردد. اول ازهمه انسان بایدزمینه ی رشد یابد و توسعه انسانی تحقق پیدا کند و استعدادهای خدادادی او بشکفد.

بعد جامعه به عنوان یک رکن مد نظر است که دولت ها، سازمان های بین المللی و سازمان های مردم نهاد عاملان توسعه در آنند و محیط زیست بستر این حرکت است. انسان ها با هماهنگی طبیعت در جامعه می توانند توسعه را رقم زنند. توسعه باید طوری از زمین، آب و گیاه و انسان استفاده کند که نیازهای حال را برآورد و به نسل های بعد ضربه ای نزند. انسان سزاوار عزت، سلامت و رفاه و عدالت است و این موارد باید توسط برنامه ریزان عملی گردد، نه اینکه سلامت و عدالت قربانی مطامع کسانی شود که از طبیعت خداداد و انفال عمومی بیش از حد استفاده می کنند.

توسعه باید مردم محور باشد تا مشارکت ها موجب تضمین پایداری گردد.

برنامه ریزان توسعه باید با انعطاف ضمن تفکر و تدبر جهانی بیندیشند و منطقه ای عمل کنند و همه فرصتها را برای رفع مشکلات افراد به کار گیرند.

در ضمن پایداری، صفت تفکیک ناپذیر توسعه باید باشد آن وقت تعالی و رفاه افراد و سلامت و بهداشت را خواهیم داشت، فقر و بیکاری کم میشود و منابع، عادلانه توزیع میشود و حقوق انسانها رعایت می گردد و مشارکت مؤثر در تصمیم گیری ها بوجود می آید.

وقتی می توانیم به توسعه پایدار برسیم که چالش ها در ابعاد مختلف سد راه ما نباشد. باید آگاهی خود را زیاد کنیم، از تجربه دیگران استفاده کنیم، ظرفیت خود را و جامعه و طبیعت خود را بشناسیم، برای فقر و نابرابریها فکری برداریم، به توسعه یک بعدی فکر نکنیم و در دنیای مدرن غریب نیفتیم و بی برنامه منابع خود را هدر ندهیم و برای تعادل جمعیت و برای مصرف منابع برنامه ریزی کنیم و بیش از هر چیز وفاق و هماهنگی اجتماعی ایجاد کنیم و اعتماد مردم را برای مشارکت های مختلف بدست آوریم و با اعتماد به نفس و توکل به خدا تلاش کنیم. به نظر من بزرگترین گناهان در این کشور متعلق به کسانی است که با فساد و تباهی و تزویر، اعتماد مردم را خراب کردند.

این نکته را هم در پایان باید عرض کنم که با توجه به نقش اساسی و بنیادین نظام اداری در توسعه کشور حتما باید نوسازی و پیرایش و سالم سازی صورت گیرد و مدیریت ها رابطه ای و سلیقه ای نباشد و فسادهای اداری وگسیختگی های آن رفع شود.

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا